۱۳۸۷/۱۲/۰۳

شناخت مسیحیت

مکتب شناسی دینی یکی از موضوعات بسیار مهم معرفتی است. هر بچه شیعه ای باید با اصول مکتبش و چارچوب اون بخوبی آشنا باشه. این که گفته میشه اصول دین تحقیقی است به این معناست که نسبت به اصول دینش باید بتواند خودش رو متقاعد کنه. بسیاری از تلاشهایی که در حوزه دین انجام میشود نیز در همین راستاست.
اما در یک سطح بالاتر، علاوه بر شناخت مکتب خود، برای دفاع از حقانیت تشیع، باید به آموزه های مکاتب های دیگر نیز تسلط پیدا کرد. مکاتبی مثل بهاییت، وهابیت، تسنن، تصوف، یهودیت، مسیحیت و حتی شیطان پرستی (که امروزه در کشور ما هم بازار گرمی پیدا کرده).
متاسفانه تمام این نحله ها هم به شدت در حال تبلیغ و جذب افراد مختلف از پیر و جوان به سوی خود هستند. عدم تسلط به آموزه های این مکاتب باطل، آرام آرام باعث جذب افراد (خصوصا آدمهایی که مزه دین راستین رو بدرستی نچشیدند و فقط عنوان تشیع بر روی اونها بوده) به دنیای به ظاهر جذاب و پر زرق و برق اونها میشه.
سال 85 بود که رفتم به کلیسایی در خیابان طالقانی تهران. از روی کنجکاوی رفتم سر و گوشی آب بدم. مسیحیان -در حالت عادی- هفته ای دوبار میرن کلیسا. یکی جمعه ها و دیگری یکشنبه ها. یکشنبه ها مخصوص اعضاست. ولی جمعه ها هر کسی میتونه بره. مسلمانهایی که بعضا دوستای مسیحی دارند هم به اتفاق دوستشون میان.
مثلا مسیحی ها وقتی در کلیسا می خوان نیایش کنند، با هم شروع می کنند به آواز خوندن، یک گروه موسیقی هم متشکل از دختر و پسر با ارگ زدن، محفل رو کاملا ملکوتی!! می کنند.
اونوقت در همون مجلس دیدم که که یک عده ای از بچه مسلمونا می گفتند اینها هم نیایش دارند، ما هم دعای کمیل داریم که هی باید تو سرو کله خودمون بزنیم و داد و فریاد کنیم. جالبه آخری حتی صحبت از مسیحی شدن هم می کردند.
وقتی اینو شنیدم اول چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که اینها چون با اصول باطل مسحیت آشنایی ندارن، لذا با این حواشی و با این مسایل بزک شده، خیلی زود اعتقادات خودشونو از دست می دن.
بماند که بعد از اون جلسه یک انجیل و چندتا کتاب و چندتا سی دی هم برای هدایت! به ما دادند.
سخن به درازا کشید. سخن بر سر این بود که علاوه بر شناخت مکتب تشیع، باید با مکاتب دیگر هم آشنا شد که به راحتی سرمون کلاه نره. اینا رو گفتم برای اینکه شما رو با یه دوره مباحث «شناخت مسیحیت» آشنا کنم.
آقای دکتر حسین فریدونی، یکی از اساتید دیرین در حوزه مکتب شناسی، در یک مجموعه ای از سخنرانیهای خود به این موضوع پرداخته اند. سرفصلهای سخنان ایشون عبارتند از:
  1. شناخت كتاب مقدس (عهد جديد و عهد قديم)
  2. اناجيل اربعه و كتابهاي پيوسته آن
  3. رسالت و محتويات حضرت مسيح (ع)
  4. فرقه هاي عمده مسيحيت
  5. مبحث مهم تثليث
  6. معرفي حضرت مسيح (ع) در قرآن و انجيل
  7. مسئله فداء
  8. عشاء رباني
  9. نقش پولس در مسيحيت
  10. بشارت كتابهاي مقدس
  11. بررسي انجيل برنابا
  12. نظر قرآن پيرامون اعتقاد مسيحيان
مطمئنم مطالب براتون جدید و جذاب خواهد بود. برای گوش کردن به سخنرانیهای فوق کلیک کنید.
برای اینکه با کیفیت بیشتری گوش کنید، می تونید اونها رو دانلود هم بکنید. (برای دانلود از اون قسمتی که نوشته DL MP3 استفاده کنید). اگه دانلود نکردید با زدن دکمه Play می تونید به صورت آنلاین گوش کنید.

۱۳۸۷/۱۱/۲۸

درس معرفه الله از سید الشهدا ع

امروز روز اربعین بود. اگرچه امروز موفق به خوندن زیارت اربعین و دو رکعت نماز بعدش شدم اما امیدوارم اسم من هم در طومار زایرین سید الشهدا در این روز قرار گرفته باشه. در روایت آمده کسی که زیارت امین الله می خونه (زیارت امین الله از زیارات معتبره جامعه است که هر یک از ائمه ع را می شه با اون زیارت کرد) زیارت او به محضر رسول خدا برده می شه و به امضای نورانی حضرت می رسه. شاید این عبارت در مورد زیارات دیگر هم صادق باشه.
اما سوال اینه، ایا زیارت من و شما هم امروز مورد امضای رسول خدا قرار گرفت؟ نمی دونم! اما اینقدر می دونم که شان اونها بالاتر از اینه که کسی توجهی با ساحت قدسشون بکنه و اونها توجهی نشان ندهند. حاشا و کلا.
یک صحنه ای از روز عاشورا هست که همیشه در ذهنم های لایت شده. اونم اون لحظه ایست که سید الشهدا فرزندشون عبدالله رضیع (یا همون علی اصغر ع) را طلب کردند و او را در آغوش کشیدند. وقتی که اون تیر سه شعبه، گل شید الشهدا ع رو پرپر کرد و حضرت خون او رو به آسمان پرتاب نمود و اون خون دیگه به زمین بر نگشت؛ می دونیند بعدش امام ع چه جمله ای رو بر زبان جاری کردند؟
حضرت فرمودند :
هَوَّنَ علیَّ ما نَزَلَ بِی انَّهُ بِعَین الله (لهوف)
آنچه از مصیبت ها که بر من نازل می شود، آسان است، مادامی که در زیر نگاه خداست.
واقعا جز انسانی که ذوب در معرفت و محبت خداست، کی میتونه صادقانه این جمله رو بر زبان جاری کنه؟ یکی از درسهای مهم عاشورا همین معرفت الله است.
امام حسین ع قران ناطق است و آنچه او می گوید و انجام می دهد برگرفته از معارف ناب قرآنیست. این خودش یک بحث مفصلیه که آنچه امامان معصوم ع بیان می کنند به یک نحوی ریشه در قرآن دارند. اساسا موضوع «عرض حدیث» که در روایات بهش تاکید شده (یعنی روایات را به قرآن عرضه کنید، اگر مخالف قرآن بود آنرا به دیوار بکوبید) ریشه در همین نکته داره که فرمایشات معصومین (چه از نوع اعتقادی و یا اخلاقی و یا فقهی و یا ...) برخاسته از تعلیمات ناب قرآنیست.
یعنی اگر امام ع مطلبی رو می فرمودند و بعد طرف مقابل سوال می کردند که این مطلب از کجای قرآن است، امام ع پاسخ می دادند. و چطور اینگونه نباشد که اون بزرگواران معلمان حقیقی قرانند و نمونه های آن هم در روایات فراوان است.
یکی از شاگردان اون مکتب، فضه، کنیز حضرت زهرا س بود، که در مورد او نقل کرده اند بیست سال فقط با قران تکلم کرد (بیت الاحزان). یعنی اگر حال او را هم می چرسیدند فقط با قران پاسخ می گفت.
اینها رو گفتم برای اینکه بگم این جمله سید الشهدا ع هم مثل باقی فرمایشاتشون ریشه در قران دارد. خدای متعال وقتی پیغمبرش را در مقابل مشکلات دعوت به صبر می کند اینگونه به او می فرماید:
واصبر لحکم ربک فانک باعیننا (طور-48)
بر حکم پروردگارت صبر کن که تو در مقابل نگاه ما هستی
و واقعا آدمی اگر در مشکلات و سختی ها به این فرمایش قران توجه کند، سختی ها برای او شیرین خواهد شد.
خدایا تو من رو میبینی و در عین حال قادری که سختی ها را مرتفع کنی و نمی کنی، چون دوست داری صبر من و تحمل من رو ببینی. چطور میشه سختیی باقی بمونه در حالی که در گوشه گوشه اون میشه نگاه تو رو مشاهده کرد. منتها باید چشم دل باز کرد و معرفت پیدا کرد.
تنها باید دعا کرد که معلم راستین قران و یگانه مهدی دوران، امام عصر ارواحنا له الفدا بیاید و خیمه های قران را برپا کند و ما را از زلال معارف قرانیش بهره مند سازد.