۱۳۸۸/۰۶/۱۱

معرفت شب قدر (بخش اول)

پیش درآمدی بر حقیقت شب قدر
نظامی خلقتی را که خدای متعال طراحی فرموده است دو بعد دارد: یکی «ملک» و دیگری «ملکوت». جنبه ملکی خلقت همان است که در جهان خارج میبینیم. تمام آنچه که تحقق عینی و خارجی به خود گرفته است، عالم ملک را تشکیل می دهد. از آنطرف عالم ملکوت، عالمی است که پشت پرده جهان ملک را شکل می دهد.تمام حقایق عینی عالم ملک و آنچه که هنوز در آن ظاهر نشده است، یک تحقق علمی در عالم ملکوت دارد. اینکه شاعر گفته است: صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی، اشاره به همین مطلب است.
با طرح مثالی، این مطلب بهتر روشن می شود. فرض کنید میخواهید وسیله ای را بسازید. پس از تصمیم به ساخت آن وسیله، دهها طرح در ذهن شما شکل میگیرد. اما سرانجام یک طرح را تایید کرده و بر اساس آن وسیله مورد نظر را می سازید. وسیله ساخته شده یک حقیقت ملکی است و طرحهایی که در ذهن شما بوده و هست حقایقی ملکوتی هستند.
وقتی به قران مراجعه کنیم همین تعابیر را خواهیم دید.
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (آل عمران/189)
فَسُبْحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (یس/83)
عالم ملکوت در قران با تعابیر دیگری نیز آمده است مانند «عرش»، «کرسی»، «کتاب مبین»، «امام مبین» و … ؛ و این کلمات بارها در قران بیان شده است، که نشانگر اهمیت موضوع «ملکوت» در معارف قرانیست.
برای فهم بهتر عالم ملکوت، به بیانی ساده میتوان آنرا «عالم مقدرات» خدای متعال نامید. تمام اشیاء و اموری که در عالم ملک تحقق میابد قبل از آن مورد قضا و قدر الهی قرار گرفته اند. نه تنها قضا و قدر، بلکه سلسله مراتبی است که در روایات تعبیر به مشیت، اراده، تقدیر، قضاء و امضاء شده است. صادق آل محمد ع فرمود:
«لایکون شَییٌ فی الارضِ و لا فی السَّماءِ اِلّا بهذهِ الخصالِ السَّبع بِمَشیَّهِ وَ ارادة و قَدَرَ و قَضاءِ و إذنِ و کتابٍ و اَجَلٍٍ مَن زَعَمَ اًََنّهُ یًَقدِرُ عَلی نَقض واحدة فَقَد کفر.» اصول کافی ج1ص149روایت اول
ترجمه: هیچ چیزی در آسمان و زمین تحقق پیدا نمی کند مگر به هفت ویژگی: به مشیت و اراده و قدر و قضاء و اذن و کتاب و اجل. هر کس گمان کند که می تواند یکی از این موارد را حذف کند، به تحقیق که کافر شده است.
هر یک از تعابیر فوق با یکدیگر متفاوت می باشد که در روایات بدان اشاره شده است. اما اجمالا باید اشاره کرد که تفاوت در این مراتب مانند تفاوت در مراحل طراحی یک شیء توسط یک مهندس است. مهندس مکانیکی که میخواهد مثلا یک اتومبیل را بسازد ابتدا باید در ذهن خود «تصمیم به ساخت» آن بگیرد. این «تصمیم اولیه» و مجمل همان «مشیت» است. هیچ جزییاتی از آن شیء در این مرحله وجود ندارد. ممکن است در نهایت ماشین بزرگی شود یا کوچک، سفید رنگ شود یا سیاه و … . این تصمیم اولیه توسط مهندس مکانیک به مرور پخته میشود تا اینکه تمام جزییات آن در آمده و به صورت کامل مستند سازی و آماده پیاده سازی در خط تولبد می شود. این مرحله معادل عبارت «قضاء» می باشد.
پس از طراحی و مستند سازی کامل اتومبیل، برای پیاده سازی آن در خط تولید نیاز به تاییدیه نهایی و امضای مهندس طراح می باشد. پس از امضاء مستندات برای پیاده سازی به خط تولید فرستاده میشود. این تاییدیه معادل عبارت «امضاء» و یا طبق روایت فوق «اذن» می باشد.
برگردیم به موضوع شب قدر. این شب همانطور که از نام آن پیداست، مرتبط با مقدرات الهی می باشد. اما با کدام یک از پنج مرحله فوق الذکر (از مشیت تا امضاء) در ارتباط است؟ آری شب قدر، شب حلقه آخر از سلسله مقدرات الهی است. شبی است که عالم ملکوت به عالم ملک متصل می شود. شب قدر، شب امضای نهایی مقدرات الهی است. شبی است که مقدرات یکسال عالم تصویب شده و به امضای الهی می رسد. شبی است که در آن ملائکه و روح به زمین نازل شده و آنچه برای اجرا در سال آینده به امضای الهی رسیده است به حجت خدا بر روی زمین تقدیم میکنند. امام صادق ع در توصیف این شب به محمد بن حمران فرمود:
فَاِذا کانَت لَیلَه ثَلاث وَ عِشرین فیها «یُفرَقُ کُلُّ اَمرٍ حَکیم» اَمضاه ثُمَّ اَنهاه قالَ قُلتُ اِلی مَن جُعلتُ فداک؟ فَقال اِلی صاحِبِکُم وَلَو لا ذلِکَ لَم یَعلَم ما یَکَونُ فی تِلکَ السّنه. بصایر الدرجات ص 222 روایت 11 باب مایلقی الی الائمه فی لیله القدر
هنگامی که شب بیست و سوم فرا رسد ، هر امر محکمی در آن جدا می شود ، امضاء نموده و سپس واگذار می نماید.
گفتم : به چه کسی فدایت شوم؟
فرمود : به صاحب شما ؛ و اگر آن امر نباشد امام شما آنچه که در طی سال واقع می شود نمی داند.